روز عید فطر

خدایا شکرت 

یاصاحب الزمان ادرکنی 

صبح آماده شدم برای نماز نه ماشین دارم نه موتور مجبور با اتوبوس برم خوشحال و خندان اومدم ایستگاه بی آر تی سوار بشم مترو برم رفتم ایستگاه هر چند وایستا مگه نگه میدارند انگار این مردمی که می خواستند برن سر کار آدم نیستند هیچی مجبور شدم یه مسیر پیاده برم تا برسم میدان خراسان بعد برسوار بشم شهدا برم ...رسیدم شهدا بعد مترو بعد مصلی یه جا پیدا کردم نشستم هی آقاهه به کنار دست من میگفت آخه سر راه نشین مگه متنبه میشن این مردم فهیم که اومده بودند.

مداحی بسیار جالبی آقای مطیعی انجام داد خوشم اومد چنان زد تو برجک این ردیف ههای اولیه نماز که کیف کردم ..

کم کم نماز داشت شروع میشد دلم گفتم شد 4سال خدا جون سال دیگه دوتایی بیایم دیگه ....

نماز خوندیم خطبه ها رهبر عزیز که شروع شد .رژه شروع شد یکی این سمت یکی اون سمت حالا به قول استاد غلامی خدا حیا و عفت از زن میخواد حالا میخواهد با چادر باشه یا یه گونی...

نماز تموم شد آدم یه کسانی که میشناسه میبینه میگه این خودش بود رفت مترو دوباره سوار بشم بازم مراسم مذهبی هست همه به هم محرم هستند دیگه.. جالبیش اینجا هست که زن یا دختر خودش میگه چادر بزار آرایش نکن مغرور باش ولی خودش با دست خودش میاره قاطعی نامحرم ها میکنه اینجاست که آدم مذهبی معلوم میشه چقدر غیرت داره یکم آدم با خانواده باشه ضرب کنه رو چمن بشینه صبحونه بخورن خلوت شد برند به جایی بر هم نمیخورم. ..

لاک جیغ میدیم یه قسمت یه دختر خانمی بود که دوست مادر به زور از بچگی اون رو مذهبی کنه حتی تو اون سن کم نمیراشت با بچه ها دیگه بازی کنه چون عقیده داشت نجس هستند...از این دست آدم ها امروز زیاد دیدم آدم هایی که کلا اجمعین ظاهر دین آنقدر قشنگ دارند آدم خیال میکنه دیگه آخرش هستند ولی وقتی به عمق زندگی هاشون نگاه میکنی هیچی نیستند ..

یا حضرت مادر مددی 

یا علی مدد