بایگانی خرداد ۱۳۹۴ :: خطی خطی خاطرات

شهید +عشق

شهیدان زنده اند ما مردیم .

این همه ادم رو دور هم جمع میکنند هرسال پارسال شهادت امام صادق(ع) بود یه تعدادی رو برای تشیع اوردند . امسال هم یه تعداد دیگر

هی هرسال میان . هر سال پیامی دارند نه مختص امسال باشه.

میخوان بگن حواستون هست .هی از ما میگید ،هی برای ما گریه میکنید .

پس کجاست نیتجه اش .برای خودتون گریه کنید .ایا پارسال تا امسال تغییری کردی .چند چندی با خودت

آیا شده از خودت بگذری همچون شهدا که از همه چیز گذشتن .

من شرمنده هستم .به من راه رسم مردونگی یاد بدید... ،به من راه رسم عشق بازی با خدا یاد بدید .

شرمنده ام ..................

داداش شرمنده ام....................

به کجا چنیین شتابان میریم.........................

۰ نظر ۲۶ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۱۴

«فَمَثله کَمَثل الکَلبِ اِن تَحمِل عَلَیه یَلهَث اَو تَترکُه یَلهَث؛ مثال او همانند سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را از دهانش بیرون می آورد. و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین کار را می کند. (آنچنان تشنه ی دنیا است که همیشه دهانش باز است)»

و در آیه ی ۵ سوره ی جمعه می خوانیم:

«مَثَل الَّذینَ حُمِّلُوا التّوراةِ ثمّ لم یَحمِلوها کَمَثل الحِمارِ یَحمل اَسفاراً؛ مثال کسانی که به دستورات تورات، تکلیف شدند، ولی حق آن را ادا ننمودند، همانند مثل الاغی است که کتاب هایی با خود حمل کند (و از کتاب ها بهره ای نبرد جز سنگینی بار آن)»

در قرآن دانشمندان بی عمل به الاغ و سگ، تشبیه شده اند،و قرآن باطن و صورت برزخی عالمان بی عمل را بیان می کند

هم‌چنین حضرت امام صادق علیه‌السلام مى‌فرمایند: تعلموا ما شئتم ان تعلّموا، فلن ینفعکم اللّه بالعلم حتى تعملوا به، لان العلماء همّتهم الرعایة، و السفهاء همتهم الروایة؛ بحارالانوار 2/37.

هر اندازه که دلتان مى‌خواهد بیاموزید اما (بدانید که) تا به علم عمل نکنید خداوند هرگز از آن (علم) به شما سودى نمى‌رساند، زیرا علما به عمل کردن اهتمام مى‌ورزند و نادانان به روایت کردن.

خیلی خیلی بده این نوع آدم در جامعه زیاد شدند ،به خصوص قشر مذهبی که انقدر از دین حرف میزنند .کلا یاد گرفتیم حفظ کنیم . برای چند نفر دیگه بگیم یا یه کاربرد ویژه داره در مراسم خواستگاری هست این اطلاعات به نمایش بگذاریم.

زنبور درشت بی مروت راگوی

باری چو عسل نمی‌دهی نیش مزن

۰ نظر ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۹

خدا رو شکر

بالاخره زندگی یعنی همین دیگه

یه روز پیروز میشی یه روز شکست میخوری ،روزی که پیروز میشی غرور پیدا نباید کرد و روزی که شکست میخوری نا امید نباید بشی تلاش کنی تا به پیروزی برسی .

خیلی از این بابت خوشحالم که ادم هایی هستند هنوز که با منطق صحبت میکنند . حالا بعضی دلایل خودشون رو دارن که باید احترام گذاشت .

از این شکست ناراحت هستم نه به خاطر اینکه شکست خوردم به خاطر اینکه خودم رو نتونستم انقدر بسازم که شکست نخورم بالاخره شکست زمزمه ای برای رسیدن به پیروزی ها هست.

ان‏اللّه مع ‏الصّابرین»

خدا رو عشقه که چپ و راست ادم صیقل میده تو این شکست ها .

۱ نظر ۲۳ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۹

دلتنگ

یادش بخیر ،دوستان اماده پیادروی می شدند .

با اون همه سختی ها زیر باران خوابیدن ،شب از سرما دندونات بهم بخوره ،

مادر مهربانی ها بازم امسال دوباره امضا کن .

باید از الان برات اربعین پای پیاده خواست

یه بندده خدایی یه حرف قشنگ میزد میگفت امام حسین بعضی ها کنار ضریح هست بعضی از بین الحرمین بعضی ها هم از خونه خودشون یه سلامی میگن .فقط امام حسین مختص یه ضریح نبینیم .

بعضی از عراقی ها این همه را می اومدن بین الحرمین یه سلامی میدادن میرفتن .

السلام علیک یا ابا عبدالله حسین(ع)

السلام علیک یا امیر المومنین (ع)

السلام علیک یا ابوالفضل عباس(ع)

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۴۲

...............

۲۱ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۴۷

ماه عاشقی

اون بخش از زندگی که در تلاطم هست به کنار

چند روز دیگه ماه مهمونید هست .نمیدونم به این ماه میرسم یانه . اگه راه ندی بیچاره میشم . دیگه پیش کی بیام . به امام زمان(ع) راه بده به خیمه ات ..

دلم خوش یه شب هایی میاد در خونت باز هست دنبال بهونه میگردی دستم رو بگیری .کی از من رو سیاه تر.

پارسال شب قدر اون دعا هنوز هم امید دارم بشه.

ای اجل چند روزی دور ما رو خط بکش ماه مهمونی خدا نزدیک است

۰ نظر ۲۱ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۵۰

خدایا خودت کمکم کن

۲۱ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۷

من دلم اسمون میخواد .

من دلم آسمون میخواد.....
مرتضی: چی میخوای مسلم...؟
مسلم: دلتنگ رفتنم...
مرتضی: مسلم دلش رو گذاشت تو مشت حسین و رفت کوفه...
دیگه دلی نداشت که تو غربت کوفه بگیره یا تنگ بشه... اگر مسلمی چرا تسلیم
نیستی...اگر دل دادی چرا بی دل نیستی...؟
مسلم: دلم گرفته مرتضی....دلم گرفته مرتضی.... این همه چراغ ....توی این شهر....هیچ کدوم چشم هامو روشن نمیکنه.... این همه چشم توی این شهر....مرتضی هیچ کدوم دلمو گرم نمی کنه.... مرتضی این جا همه می دَوند که زنده بمونند ...هیچ کس نمی دَوه که زندگی کنه...... این شهر همش شده زمین...دیگه آسمونی نداره توی این شهر...من دلم آسمون میخواد مرتضی...

مرتضی: وقتی دلت آسمون داشته باشه...چه توی چاه کنعان باشه... چه توی زندان هارون...آسمون آبی بالاسرته......
مسلم: از کجا یه آسمون پیدا کنم مرتضی...؟
مرتضی: فقط چشم هاتو باز کن....تا آسمون چشم های ساحل تو بالای سرت
ببینی....

زمین و آسمون از چشم های اون نور میگره پسر...

منم دلم اسمون میخواد

۰ نظر ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۶

شهید احمد نیری

۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۴۳

خطی خطی خاطرات

خدایا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم وآن گونه ام بمیران کسی به وجد نیاید از نبودنم