دلتنگ حرمم
يكشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۳ ب.ظ
خدایا جون خسته شدم دوباره محتاج یه حرم هستم .خیلی بد هست که بعضی چیزها نمیشه گفت .وقت باید بری بشینی کنار حرم مولا اونجا در دل کنی .دلتنگ پیاده رفتن به سوی حرم عشق للللل
رفیق روزهای پیاده روی همشهری گل ،حاج عیسی خیلی فازش اون بالا ها بود هم سن بودیم یه بچه داشت .
اینجا بود که یه نایلون شکلات داشتم پیره گفت بده به این خانواده عرب تعارف کنم .تعارف کردن همانا شکلات همانا انگار با فتوشاب انداختن اینجا
تسبیح راهیان نور
۹۴/۰۴/۲۸