خطی خطی خاطرات

خدایا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم وآن گونه ام بمیران کسی به وجد نیاید از نبودنم

خطی خطی خاطرات

خدایا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم وآن گونه ام بمیران کسی به وجد نیاید از نبودنم

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

یه روز

چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۵۱ ق.ظ

خدایا شکرت

یا صاحب الزمان

روزها متاهلی هم در حال سپری شدن هست ..یه انگشتر که از کربلا سوغات آورده بودم دادم به حاج خانوم اون دستش کرد همون موقع تو راه امام زاده صالح بودیم رفتیم نماز خوندیم رسیدیم به پایین پله برقی تازه فهمید که انگشتر تو دستش نیست .....گم شد..قسمتش نبود بنده خدا انقدر معذرت خواهی کرد...

بعدش اومدیم خونه به استراحت و نهار خوردیم رفتیم بریم بردمش یه نقره فروشی یه انگشتر دیگه براش خریدم ...چقدر اون لحظه رو دوست داشتم ...چقدر ذوق کرده بود ....الهی شکر...

درگیر وام ازدواج هستم تا آدم نکشند وام نمیدن 😥

خواهر گرامی توی فضای مجازی نیستش ..دایی شدم....

فردا هم عروسی دعوت هستم خانواده بانو نزاشتن بیاد تنهایی باید برم هعی ..

یا هو

۹۶/۰۵/۱۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی