ماه مهربآنی 20
خدایا شکرت
یا صاحب الزمان ادرکنی
خدارو شکر یه شب قدر دیگه زنده بودم دیدم .دیشب به طور اتفاقی موقع قرآن سر گرفتن نیت کردم یه صفحه رو باز کردم قسمتی از سوره ای قسمتم شد بود..امروز خوندم دیدم وضعیتم خیلی خراب خدا خودش ختم خیر کنه...
آدم تو دعا کردن نباید بخیل باشه همه رو باید دعا کنه .ما که همه رو دعا کردیم خواهر گرامی رو که ویژه دعا کردم .حالا درست ایشون یادش رفته بود ....دیگه زندگی متاهلی هست..
آنقدر بدم میاد که یه زنی یا دختری با باباش یا شوهرش بیاد جلو ،کنارت بشینه اونم برای مراسم شب قدر که به این مهمی هست چنین چیزی پیش بیاد فرار میکنم آدم میخواد پاش خسته میشه سینه میخواد بزنه همش باید مواظب باشد به اون طرف نخوره اونم باید حساب و کتآب کرد ...اگه متاهلی کنار هم بشنید یه گوشه بشنید تا دیگران هم اذیت و حساب و کتاب نکنند .....
این چند سال که به سوی آدم شدم میرم اصلا تنهایی احساس خوبی ندارم انگار چیزی کم دارم آن شاءالله سال دیگه قسمت دوتایی قسمت بشه .
من موندم چرا بعضی ها چادر میزارند یه ضرب المثل معروف هست که نمیگم.بعضی چیزها رو آدم با چشم نبینه نمیفهمه یه خانم چادری با آرایش جلوم داشت راه میرفت نگاه مردم قشنگ میدیم که چطوری نگاه میکردند.یکی مریض باشه دوتا مریض سه تا مریض دیگه همه مریض که نیستند.
یا حضرت مادر مددی
یا علی مدد