روز پنجم عاشقی
خدایا شکرت
یا صاحب الزمان ادرکنی
داشتم پروفایل اینستا رو میخوندم یه مطلب جالب دیدم درباره کتاب من زنده ام بود که کجا رفته اون برادر و خواهری که تو اون زمان ها بود چقدر باهم خوب بودن .واقعا به خودم میگم کجا رفته.به قول صاحب پروفایل من دلتنگ اون برادر و خواهر های اون زمان هستم .
واقعا چقدر نسبت به هم دیگه نا مهربون شدیم تو این دوره زمونه یکی که به هر علتی زمین میخوره اشتباهاتی داشته چرا کمکش نمیکنیم همش درباره اش بد میگیم ...دلم خیلی براش امشب سوخت خدایا به حق همه خوب ها کمکش کن.
امشب داشتم میومدم خونه دیدم خیلی برام جالب بود که نسبت به یه دختر یا همسر نا مهربانی میشه.بالاخره دختر هست دنیای زیبای خودش رو داره یا همسر آدم چقدر خوبه به خواسته هایش احترام بگذاریم یا اگه غیر معقول هست دیگه جنگ و دعوا نداره .
اومده بودن خرید زن میگفت این خوبه یارو میگفت هر کدوم میخوای بگیر بریم بنده داشت هی توضیح میداد .. ...
چند روز قبل داشتم صبح با اتوبوس داشتم میرفتم یه خانمی با حجاب اون با حجاب هایی که واقعا با حجاب هستم دیدم یهو نا خواسته گفتم اللهم رزقنا از این خانم با حجاب ها که خودم خنده گرفت ...هر چی استا کریم بخواد
خدایا مشکل همه مشکل دارها رو به لطف و کرم خودت رفع کن.
با حضرت مادر مددی