مراقبت چشم
امام علی علیه السلام می فرمایند: مَنْ اطْلَقَ طَرَفَهُ کَثُرَ أسَفُهُ : هر کس عنان چشم خود را رها کند حسرت و اندوهش بسیار شود.
تازه دارم یاد میگیرم چطوری مراقب چشمم باشم .چون این چشم تا جوون هستم آقای خودش ببینه .
این از بی کفایتی ماست که اقا رو نمی تونیم ببینیم چون اهمیشه حاضر و در کنار ما هست .
وقتی در کوچه های شلوغ پلوغ تهران قدم می زنی، خیلی باید مراقب توجیه های شیطان باشی. حتی یک لحظه هم نباید از دلایل خود برای نگاه نکردن به نامحرم غافل شوی. چرا که با یک لحظه غفلت هم چیزی را از دست خواهیم داد.
اما میان راه های مختلف جستجو کردم. خیلی دلایل منطقی جامعه شناختی و روانشناختی برای نگاه نکردن به نامحرم داشته ام. بسیار هم این دلایل، یاری ام کرده اند. می دانم نگاه به نامحرم حتی با دلیل کنجکاوی و کسب اطلاع و …، چگونه می تواند سلامت جنسی جامعه را به خطر اندازد.
وقتی برای حفظ سلامت جنسی جامعه چشم می پوشی، بازهم نفعی هست که تو را به آن وا می دارد. اما راهی هست برای اینکه از حتی برای طمع به این نفع هم نباشد.
برای فرو بستن چشم هایم، بهانه ای زیباتر از اینکه خداوند گفته ای مومن به من! چشمت را از نگاه ناروا فرو بند، پیدا نکردم.
قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذٰلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ
به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزه تر است، زیرا خدا به آنچه مى کنند آگاه است.» سوره مبارکه نور – آیه 30
نگاه نکردن به نامحرم فایده ای هم دارد؟
اینکه ما به نا محرم نگاه نکنیم و چشم خود را از گناه حفظ کنیم علاوه بر اینکه تاثیر زیادی بر بالا بردن شخصیت دارد و ارزش اجتماعی ما را بالا می برد فواید بیشمار دیگری نیز دارد :
اول ـ رهای قلب از حسرت. کسی که چشم خود را برای دیدن نامحرم آزاد می گذارد حسرتش بیشتر می گردد، آنچه را چشم به قلب انتقال می دهد مضر واقع می شود، چون چشم چیز هایی را می بیند که رسیدن به آن در مقدور شخص نیست، او نمی تواند صبر کند و این نهایت رنج است.
دوم ـ چشم پوشیدن از نامحرم قلب را نورانی و روشن می سازد و این درخشش در چشم، روی و دیگر اعضای بدن نمایان می گردد، مثل این اینکه نگاه نداشتن چشم ظلمت و افسردگی در پی دارد.
سوم ـ نگاه داشتن چشم باعث صحت فراست و حواست انسان می گردد.
وقتی که قلب انسان با نور صحت و فراست منور گردید، همانند آیینه جلا دارد می گردد که در آن معلومات همانگونه ای که هست تجلی می کند.
چهارم ـ دروازه های علم و دانش برای این شخص باز می گردد، اسباب کسب علم و معرفت برایش به آسانی مهیا می گردند، این خود به سبب منور بودن قلب است، وقتی دل روشن می شود حقیقت اشیاء در آن دیده می شود و برایش به سرعت تمام، شناخت دست می دهد.
« متی ترانا و نراک؟ ؛ کی میشود که تو ما را ببینی و ما تورا؟ »