خطی خطی خاطرات

خدایا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم وآن گونه ام بمیران کسی به وجد نیاید از نبودنم

خطی خطی خاطرات

خدایا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم وآن گونه ام بمیران کسی به وجد نیاید از نبودنم

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

خدا رو شکر که بعد چند هفته دوباره رفتم پیش داداش احمد 

خیلی خوبه ادم هر وقت میره اونجا کسی نیست راحت میشینی باهاش درد و دل میکنی .

انقدر در میزنم تا که بگشایی ...

یکی از سوغاتی خوب مشهد برای خودم کتاب بود مخصوصا کتاب اقای دولابی خیلی خوبه میزارمش به حساب رزق معنوی حرم شاه خراسان که دعوت کنه ان شالله پیاده بعد اربعین دوباره بیام.

۰ نظر ۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۴:۱۴

چقدر زمونه بدی شده هر کی به فکر خودش هست خیلی بد شده .به خصوص این های که مذهبی هستند ..

تو کربلا اقا عیسی رفیق شفیق کربلا قرار شد برای اون رفیقمون  توی دوستان خانمش بگرده یه خانم خوب براش پیدا کنه .گذشت  گذشت دیدم خبری نیست غیر مستقیم بهش گفتم اما هیچ هیچ.......بچه شیعه مولا انقدر ترسو .

یکی میگه اینها پر توقع هستند یکی میگه این ها هستند بچه مردم از دست رفت .دیگه تلاشم کردم بقیه اش با خودش .  .      .   

ادم باید متاهل باشه انوقت راحتر می تونه این کارها انجام بده ..ان شالله بودیم یک روزی متاهل شدیم کولاک میکنم تو این مسائل دوستاهای خانم با دوست های خودم پیوند میدم .یه طوری بشه که رفیق مجرد نداشته باشم.

همه جوره ادم باید خودش خرج کنه مثل ارباب


۰ نظر ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۱۴

اول همه به مولایم و صاحبم این مصیبت رو تسلیت میگم و خانواده های مصبیت دیده که خیلی تحمل این مصبیت سخت هست .

رفتم پیچ این خائن حرمین شرفین چهارتا لعن نوشتم دیدم ملت انقدر تعطیل هستند که دارن فش میدن اونم جلوی ناموس مردم که اومده برای لعن و بهشون بگی انگار مثل گرگ زخمی میاد تو رو میخواد پاره پاره کنه .

تو دین لعن داریم مثل زیارت عاشورا ولی فش جایی ندیدم .

به دستور فرمانده افتادیم به جنون خونه و خونه تکونی حسابی انجام دادیم تو این دو روز تعطیلات که هم خوب بود و خستگی هم داشت .

او اینستاگرام یه مجری خبر چند عکس هامو پسند کرد یاد اون مجری سمت خدا افتادم که چه ذوقی صاحب پیچ داشت .در پناه مادر مهربانی ها باشد هر کجا هست .

خدارو بسیار شکر که اون بیماری نبود ولی بیماری هست که با احتیاط باهاش رفتار کنم پمپ بدن یه خورده گیرپاش کرده بود الحمدالله ..خدا هر چی بده خوبه 



واقعا خیلی امروز به جا بود این برای من 


۰ نظر ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۰

دیروز قسمت شد با چند تا از همکاران رفتیم دعای عرفه اونم دانشگاه تهران که خوب بود.اول میخواستم بیرون مسجد بشینم دیدم اصلا مساعد نیست بیشتر کبوترهای عاشق و خانواده ها نشستن رفتم داخل شبستان نشستم.یه سال دیگه هم گذشت یه عرفه دیگه هم تموم شد خدا رو شکر.

ان شالله سال دیگه با عیال کربلا  یا مشهد رضاباشم.توهم نوشت

وقتی تو اینجور مراسمات مذهبی شرکت میکنم یه خوشحالی برای شرکت در مراسم دارم یه ناراحتی برای خودم و همیشه به استا کریم کی میشود قسمت من بنده رو سیاه خودت ..........


۰ نظر ۰۲ مهر ۹۴ ، ۰۸:۵۸

فردا  دعای عرفه هست پارسال که امام زاده صالح بودم خیلی خوب بود امسال قسمت نمیشه برم اونجا.

امسال قسمت شد بزسم میرم مزار شهدا پیش داداش احمد دلم براش تنگ شده چند هفته ایی پیشش نرفتم دلم لک زده براش خوش به حال دوست مشهدی که الان کربلا هست .

تازه امروز یه بچه 1روزه هست زندگی رو باید ساخت نه اینکه باهاش بسازی جمله تو کلوبم بود خیلی قشنگ بود جمله اش ولی هر چی فکر میکنم نمیشه زندگی زو ساخت.

خدا رو شکر 

التماس دعا 


۰ نظر ۳۱ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۳

26 سال گذشت خدایا  کمک کن 

چه زود پیر شدیم رفت .چه زود 

چه دنیایی  بدی بود 

الهی ربی و لی غیرک

۰ نظر ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۶

درد



الحمدالله حمد شاکرین

۰ نظر ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۱۸

خدا کند که بشود دوباره مهمان ارباب بشم.

دعای کمیل دیشب عجیب چسبید با صدای اقای مطیعی اونم کجا مشهد که خونده بودن یه بار دیگه میشه دعای کمیل دیگر مشهد باشم اه خدا.


 دعای ندبه هم که تنبلی کردم نخوندم.ولی  سوره کهف به طور اتفاقی خوندم اصلا کلی انرژی گرفتم خدا انگار داشت میگفت خوب باش من هواتو دارم بعدش داستان حضرت خضر و حضرت موسی که حکمت اونم کارها که حضرت خضر انجام داد.یه جوری خدا بهم فهمند حکمت بعضی از کارها رو بعدا متوجه خواهی شو .وبعد کتاب اقای دولابی که واقعا محشر هست ادم شاد میکنه وامید صد چندان میده... 

                                  یا غیاث المستغیثین

دوست مشهدی نجف هست خوش به حالش  ایوان طلا عجب صفایی دارد


۰ نظر ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۵۹

ااول خدا رو شکر میکنم به خاطر شاد بودن مومنین خوب خودش که خوب بودن بردن.خدا رو صد هزار مرتبه شکر.وبلاگ شون میخونم حسودی میکنم .ادم باید از این نوع حسودی ها بکنه .ان شالله به نمام ارزوهاشون برسن .

تازه دارم  یاد میگیرم .

امروز یاد اون دوست مشهدیم افتادم آقا یحیی که چی به من گفت.گفت سعید همه چیز  توی نماز اول وقت  هست .

یادش بخیر با هم رفتیم برای خانمش و دخترش چادر گرفتیم .سقا بود همیشه میگفت برای تعجیل فرج مولا صل

امروز یه جوری دعوت شدم بای اربعین که دوستم بهم گفت خدا کند که بشود .

چه خوب کمک کردن  اونم از نوع جهیزشبشود برسم به اون آرزو که برای شیر خوارگاه امنه دارم.

دعا کمیل امشب یاد حرم امام رضا (ع) 

یادم رفت بنویسم وقت اذان هست دین من دین مهربانی ها از مادر مهربانی هام یاد گرفتم .باهم دیگه مهربان باشید.


)


 





















۰ نظر ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۱۶

ااول به به همسنگر گرامی تبریک میگم ان شالله در کنار هم خوشبخت بشند .دیشب هم اون اتفاق هم این اتفاق خیلی خیلی خیلی برام تلخ بود .چه کنیم ما بد هستیم دیگه خوب ها قسمت ما نمیشه.در پناه مادر مهربانی ها باشند. اون خوب بود برد ما بد بودیم و باختیم .

 دوستم  امشب کاظمین هست خوش به حالش قسمت نشد پارسال برم ان شالله امسال اگه جونی در بدن داشتم.

دیشب انگار داشتم فشار قبر تجربه میکردم انقدر سخت بود برام  صدا میزدم اقامم رو تا آروم شدم کی میشود  بیایی.

............   ............... ....

هی میگم خدایا مگه دنبال چی بودم مگه ..هی این طور قسمت من میشه .

کاش دنبال پول.کاش دنبال زیبایی .کاش دنبال ..........بودم که الاقل نمیشد انقدر ضزبه نمیخوردم به هرحال دیگه گذشت و دردش برای ما موند .خدا رو شکر به هر حال باید ساخت .

به رسم همیشیگی مادر مهربانی ها ان شالله در کنار هم روزهای خوبی داشته باشند.

                                                                              التماس دعا.

امشب هوا هم مثل من دلگیر بودو دلش میخواست بباره مثل  من





















 

۰ نظر ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۰۰